محتویات یک ذهن

ساخت وبلاگ
بعد از دو هفته مصاحبه رفتن بالاخره یک شرکت مهندسی مشاور استخدام شدم. الان دو هفتس که مشغولم. گفتم زود راجبش ننویسم تا ببینم اصلا دوس دارم کارشو و میمونم یا نه. درسته که الان اول کاره و نمیشه زیاد نظر داد اما برای اولین بار از کاری که میکنم و محیط کاریم و مدیر پروژم راضیم.  روزای اول اونقد که تع محتویات یک ذهن...ادامه مطلب
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 18 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 23:33

هیچوقت فکرشو نمیکردم توی همچین موقعیت هایی قرار بگیرم. توی یک سال اخیر خیلی اتفاقات مختلف افتاد. مرور کردنی تعجب میکنم و با خودم میگم این من بودم که ازینا روح سالم بدر بردم!! داغون کردن آینده تحصیلیم با منصرف شدن از دفا، تصادف کردن مامان، از دس دادن همه جانبه و کامل بابا، و اخیرا از دس دادن حمایت هم محتویات یک ذهن...ادامه مطلب
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 20 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 23:33

خیلی زشته آدم بعد از اینکه مشکلات بقیه رو شنید خودش احساس خوشبختی کنه و از زندگی خودش خوشحال شه و حس خوبی داشته باشه.

محتویات یک ذهن...
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 13 تاريخ : شنبه 21 اسفند 1395 ساعت: 23:33

اخیرا کتابیو خوندم که خیلی ازش لذت بردم. استاد عشق، خلاصه ای از زندگی دکتر حسابیه که پسرش نوشته. با وجود اینکه میگن دروغ زیاد گفته توش، من خیلی خوشم اومد ازش. سختیا و مشکلاتی که کشیده و تلاشایی که کرده واقعا قابل ستایش بود. بعد از تموم کردن کتاب از خودم خجالت کشیدم که با این همه امکانات به جایی نرسیدم و دکتر حسابی با اون همه بی امکانی تونست با پشتکارش کلی کار انجام بده. چند جمله از کتاب که خوشم اومد میذارم: "همین طرز فکر سلیم و عکس العمل های خوب و حساب شده مادر باعث شد که زمینه تربیتی خاصی در ما به وجود بیاید. زندگی همین است، پر از فراز و نشیب است، تلخی و شیرینی دارد. همه چیز میگذرد. مهم این است که آدم یاد بگیرد، وقتی کار یا زندگی سخت میشود، میزان طاقت او در سختی ها کمی بیشتر از مشکلی باشد که پیش آمده است. اما باید انسان تجربه ای که بدست می آورد، فراموش نکند. قدر توانایی ها و نعمت های خود را بداند و به بهترین شکل از آن بهره ببرد. در زندگی هیچ چیز واقعا متعلق به خود ما نمی باشد به جز زندگی و در زندگی همه چیز قابل جبران است به جز مرگ. به جان زنده دلان، سعدیا که ملک وجود نیارزد آنکه دل محتویات یک ذهن...ادامه مطلب
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 5 اسفند 1395 ساعت: 0:23

راس میگف. چرا باید استرس داشته باشم. خیلی ملایم پیش میرم. امسال با سال دیگه چه فرقی داره واقعا. چن وقت بود ذهنم خیلی درگیر این موضوع بود که داره دیر میشه و عقب موندم و این حرفا. داشتم عذاب میکشیدم. دیروز که با یکی از دوستا داشتیم صحبت میکردیم یه سری حرفایی زد و بدون اینکه بدونه انگار مستقیما داشت جواب فکرای منو میداد. میگفت دختر نباید واسه هیچی استرس داشته باشه. نباید واسه درآمد و اجبار کار کنه، اگر کار میکنه باید واسش تفریح باشه. اگر درس میخونه واسه تفریح باشه نه اینکه موهاشو سفید کنه و پوستشو خراب. کسی از دخترا انتظار خونه و ماشین و درآمد آنچنانی نداره. ولی باید دختر شاد باشه تا خانواده ای که تشکیل میده خوب و شاد باشه. درسته که با شنیدن این حرفا اولش خیلی واکنش نشون دادم و کلی باهاش جر و بحث کردم که نخیر اینطوری نیس و الان دوره و زمونه فرق کرده و مرد و زن یکین و هر دو باید به جد کار کنن و این حرفا. اما الان که راجبه حرفاش بیشتر فک میکنم تا حدودی بهش حق میدم. بعضی حرفاش با وجود اینکه آدم حس میکنه به جنس زن برمیخوره، درسته. چرا باید عجله داشته باشم واسه کار یا حتی ادامه تحصیل، اینا اس محتویات یک ذهن...ادامه مطلب
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 16 تاريخ : پنجشنبه 28 بهمن 1395 ساعت: 19:16

دکتر علی شریعتی اینجوری دعا میکنه: "خدایا مرا به ابتذال آرامش و خوشبختی مکشان. اضطراب های بزرگ، غم های ارجمند و حیرت های عظیم را به روحم عطا کن. لذت ها را به بندگان حقیرت ببخش و دردهای عظیم را به جانم ریز." قبلا این گفته رو خیلی دوست داشتم و با خوندنش حس خوبی بهم دست میداد. اما الان که بهش فکر میکنم حس میکنم یه چیزی کم داره. تفکری شبیه افراد مازوخیستیه انگار. درسته که مشکلات و دردهای زندگی باعث تعالی تفکر میشن اما نباید آرزوشونو کرد و لذت رو رد کرد. چیزی که به نظرم باید بهش اضافه بشه اینه که هم زمان آرزو کنه در حین همه اتفاقات، آرامش داشته باشه و عذاب نکشه. فقط تحمل درد نیس که دامنه تحمل رو بالا میبره، دیدن زیبایی توی اون مشکل و حفظ آرامشه که این کارو میکنه. محتویات یک ذهن...ادامه مطلب
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 22 تاريخ : پنجشنبه 28 بهمن 1395 ساعت: 19:16

این یکی دو روز چنتا خبر شنیدم که همینجوری موندم. اولیش اینکه یکی از صمیمی ترین دوستام ازدواج کرد و حتی خبر هم نداد چه برسه به دعوت!! دومیشم یکی دیگه از دوستانم ناخواسته بارداره و نمیدونه چیکار کنه. هر دوش شوکه کننده بود برام. از دوران دبیرستان ما سه تا دوست بودیم تا الان. هردفعه که بحث این میشد کی قراره زودتر ازدواج کنه هر دوشون میگفتن من!! منم هی عصبانی میشدم که نخیر عمرا من باشم. حالا یکیشون ازدواج کرده، یکیشون توی رابطه جدی قرار داره و به این زودیا ازدواج میکنه و اینم منم  هنوز دنبال یه فرد مناسب!! محتویات یک ذهن...ادامه مطلب
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 28 بهمن 1395 ساعت: 19:16

امروز یکی از بهترین روزای سال 95 بود. آخه از شروع این سال نحس رنگشو خاکستری تصور کردم و متاسفانه خاکستری هم پیش رفت. امروز ولی صورتی بود (امیدوارم زیادی دیوانه به نظر نیام ) دیشب خوابیدنی با حس خوبی خوابیدم، چون هم دو تا فیلم خوب دیدم و هم یه کتاب انتخاب کردم که بخونم. شبم خواب دیدم با یکی از دوستانمم و داریم میریم مسافرت. صبح وقتی پاشدم با منظره برفی مواجه شدم و کلی انرژی گرفتم. موزیکو با صدای بلند روشن کردم و شرو کردم به درجا زدن و ورزش که گوشی زنگ خورد و یه شرکتی که ماه ها پیش براش رزومه فرستاده بودم و ایمیل زده بود که موقعیت بسته شده، بهم زنگ زد و گفت اگر دوس داشته باشم اعلام کنم که روند اداریش طی شه. بعد از مدت ها خنده و شادی واقعی توی چهرم نشست که حتی مامان هم متوجه شد و حرفای امیدوار کننده ای راجبه کمک کردن بهم برای خونه گرفتن زد. بعدشم که یه سری از کارای آشپزی رو مامان انجام داد و با دیدنش که داره هر روز بهتر میشه باز به خوشحالیم اضافه شد. احساس سبکی خیلی خوبی دارم. ذاتا برف و سرما با حالات روحی من سازگاره و همراه شدنش با یه سری خبرای خوب امروزو عالی کرد. فیلمایی که دیشب دیدم محتویات یک ذهن...ادامه مطلب
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 17 تاريخ : پنجشنبه 28 بهمن 1395 ساعت: 19:16

I'm here again! Searching for a job...  حالا ماجراهای دنبال کار گشتنم و مصاحبه هارو بعدا مینویسم. چقد سوتی دادم واقعا. آخه من اگر بخوام چیزیو دروغ بگم باید از قبل بهش خوب فکر کرده باشم و از هر لحاظ بررسیش کرده باشم که سوراخ سنبه نداشته باشه، در این حالت ریلکس میتونم دروغ بگم. اما اگه قبلا بهش فکر نکرده باشم یا باید حتما راستشو بگم یا گند میزنم. دیجی کالا دیشب دو تا اسپری از دیجی کالا گرفتم. امروز رسید دستم. یکیشون بوی صابون میده یکیشون یه بویی داره که اگر از جایی این بو به مشامم میرسید فرار میکردم، اونقد که بد بوئه. قبلا عطر هر دو رو داشتم و خیلی عالی بودن، اما اسپریشون شبیه خودشون نبود. اینستا دوباره برگشتم اینستا. یه حرکت بسیار ضایعی که توی اینستا وجود داره اینه که مثلا عکس یکیو لایک میکنی و اون طرف میخواد جبران کنه و میاد یکی دو تا از عکسای قبلیتو لایک میکنه!! محتویات یک ذهن...ادامه مطلب
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 32 تاريخ : پنجشنبه 28 بهمن 1395 ساعت: 19:16

امروز آخرین روز ثبت نام آزمون دکترا بود. با وجود اینکه هدفم مشخصه و واقعا میخوام بخونم، اما امسال ثبت نام نکردم. نه میرسم نه میتونم و نه میخوام! خانواده بفهمن دیوانه میشن! آی دونت کر انی مور. به اندازه کافی به حرفاشون گوش کردم و به اندازه کافی خودمو توی سختی و استرس انداختم. دیگه حتی یک ذره هم حرف هیشکی برام مهم نیس. حتی مادر و پدرم! هرچقدر میخوان بگن که صلاح منو میخوان یا حیف استعدادته، دیگه راه خودمو میرم. حالا که ثبت نام نکردم چقدر از بار روی دوشم سبکتر شده و ازون نظر به آرامش رسیدم، اما یکی دو ماه بیشتر دووم نداره. ولی زمانی متوجه میشن که من دیگه خونه نخواهم بود ولی هنوزم استرس دعواهاشونو دارم. به این کارا ناآشنا نیستم، خیلی وقتا مبارزه کردم. مخصوصا وقتی که دین رو گذاشتم کنار و اعتقادات خودمو اعلام کردم، یادش بخیر! چه حرفایی که از مامان باایمانم نشنیدم. بخاطر خدا و پیامبر توهمیش از داشتن بچه ای مث من ابراز شرمندگی کرد، تا شاید گناهان من به پای اون نوشته نشه و خدا بهش پاداش بده. این کارم هم واسه بابا در حد همونه واسه مامان! فک کنم دکترا خوندنمو بیشتر از خودم دوس داره!! مطمئنا برخورد محتویات یک ذهن...ادامه مطلب
ما را در سایت محتویات یک ذهن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8insidemyhead8 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 13:50